مفاهیم آینده پژوهی
سعید رهنما
جیمز دیتور یکی از آینده پژوهان برجسته، آینده را حاصل تراکنش چهار عامل ذیل می داند : (دیتور، 1996)
الف) روندها
ب) رویدادها
ج) تصویرها
د) اقدام ها
آینده پژوهی، معرفتی علمی است که از روش شناسی علمی بهره گیری می کند. آدمی آینده را می سازد و آینده نگاری فرآیندی مشارکتی است. مهمترین پیش فرض های این حوزه از نظر وندل بل به شرح ذیل است :
الف) زمان بی بازگشت است و به یکسو پیش میرود.
ب) آنچه در آینده پدید می آید، الزاماً درحال یا گذشته موجود نبوده است.
ج) اندیشیدن درباره آینده برای اقدام امروز ضروری است.
د) آینده جبری نیست.
ه) آینده متأثر از اقدامات جمعی و فردی انسان هاست.
و) برخی از آینده ها از بقیه بهترند.
ز) در یافتن مسیر درست زندگی، سودمندترین دانش، معرفت به آینده است.
ح) هیچ شناخت کاملی از آینده وجود ندارد.
آینده ها را می توان به چهار دسته زیر تقسیم کرد: (وروس، 2003)
1. آینده های ممکن
2. آینده های باورکردنی
3. آینده های محتمل
4. آینده های مرجح یا مطلوب
آینده های ممکن: شامل همه وضعیت های ممکنی است که می توانند در آینده محقق شوند، هرچند تحقق آن ها در ظرفیت کنونی دانش بشر نگنجد.
آینده های باورکردنی: موقعیت هایی است که مبتنی بر اصول و دانش کنونی بشر قابل دسترس است.
آینده های باورکردنی زیرمجموعه ای از آینده های ممکن اند.
آینده های محتمل: به آن دسته از آینده هایی اشاره می کنند که احتمالاً تحقق می یابند، برای مثال ادامه روندهای کنونی ازجمله آینده هایی است که احتمالاً اتفاق می افتد. این آینده ها در پاسخ به پرسش چه چیزی احتمالاً تحقق می یابد؟ پدید می آیند.
آینده های مرجح یا مطلوب: برخلاف سایر آینده ها (آینده های ممکن، آینده های باورنکردنی و آینده های محتمل) که از نوع دانش شناختی هستند، آینده های مطلوب از نوع برانگیزاننده هستند. این آینده ها برآمده از قضاوت های ارزشی هستند و از این رو بیشتر ذهن گرا هستند تا عین گرا.