مرکز مطالعات آینده پژوهی و توسعه استراتژیک

اندیشکده معرفت
مرکز مطالعات آینده پژوهی و توسعه استراتژیک

پایگاه اطلاع رسانی در مورد مبانی و اصول آینده پژوهی، فناوری، نوآوری و توسعه پایدار تحت نظارت اندیشکده معرفت

آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندها

آینده پژوهی سینما

جمعه, ۲۵ تیر ۱۴۰۰، ۰۷:۳۹ ب.ظ

سعید رهنما

والت دیزنی معروف، جمله‌ای دارد که به زبانی ساده یکی از مهم‌ترین مباحث مدیریت استراتژیک را (که سال‌ها بعد از او در دانشکده‌های مدیریت مورد توجه قرار گرفت) در چند کلمه توضیح می‌دهد. او می‌گوید: «زمان و شرایط به‌سرعت درحال تغییر هستند؛ ما باید هدف‌مان را دائما بر آینده متمرکز نگه داریم.» اصولا زندگی آدم‌ها از همان ابتدا با تغییر و تحول همراه بوده است و البته محصولات و دستاوردهای زندگی انسانی هم از این قاعده مستثنی نیستند. در روزگار ما و درحالی‌که سرعت تغییر، روزبه‌روز درحال افزایش است، شناخت و پیش‌بینی آنچه در آینده به‌وقوع می‌پیوندد اهمیتی دوچندان دارد و طبیعی است که درصورت بی‌توجهی به روندهای جدید و نداشتن نگاه به آینده، در این حرکت پرشتاب، دچار «عقب‌ماندگی» می‌شویم. 
نوع، ذائقه، زمان و مکان سرگرمی‌های مردم هم مثل خیلی چیزهای دیگر در سبک زندگی آنها تغییر کرده است؛ حتی عادت‌های روزمره آنها برای تماشای فیلم و سریال هم دستخوش تغییر شده و فرق‌های اساسی با گذشته دارد. به‌دنبال این تغییرات گسترده، سینماها و سایر بازیگران صنعت سرگرمی، درپی ایجاد تحول بوده‌اند و حتی در مقاطعی این تحولات به‌گونه‌ای رقم خورده که از نظر اقتصادی، سود صنعت پس از اعمال تغییرات، تمامی سقف‌‌های تاریخی سوددهی خود را نیز پشت سر گذاشته است. در اینجا یادآوری این نکته نیز اهمیت دارد که در شرایط پیش‌رو و زمانی که رقابت بر سر عرضه و کسب سهم بازار بیشتر است، تغییر در تقاضای مردم و سلیقه مشتری ضرورت تغییر در محصول یا خدمت را ایجاد می‌کند و معمولا تغییراتی که به‌طور معکوس و از سمت عرضه‌کننده به مصرف‌کننده یا مشتری اعمال می‌شود، با مخاطرات زیادی همراه است. شما هیچ کسب‌وکار یا بنگاه اقتصادی را به‌خاطر نمی‌آورید که از ابتدای کار خود، عملکردی عالی داشته باشد و تضمین کنید که در آینده نیز همیشه عالی خواهد ماند؛ معمولا کسب‌وکارها در برهه‌هایی از زمان، نیاز مشتریان خود را به‌خوبی شناسایی نکرده یا نسبت به تغییر در ذائقه یا تقاضای بازار، واکنش مناسبی نشان نمی‌دهند و این موضوع درکنار عوامل دیگر، باعث نوسان جایگاه کسب‌وکار در بازارها می‌شود. سینما نیز به‌عنوان یک کسب‌وکار با هدف نمایش فیلم به‌منظور سرگرم کردن مردم در اوقات فراغت آنها ایجاد شد اما شاید بر اثر تغییراتی که امروزه شاهد آن هستیم، لازم باشد در اهداف و کارکرد این کسب‌وکار بازنگری کنیم. 
بدون‌شک مهم‌ترین رخدادی که سینمای مدرن را تا به امروز و نه‌فقط در ایران بلکه در تمام جهان تحت تاثیر خود قرار داد، شیوع ویروس کووید-19 و به دنبال آن، اجرای سیاست قرنطینه و درکنارش تعطیلی گسترده سینماها بود. این تاثیر به‌گونه‌ای بود که با گذشت چندین‌ماه از کاهش آمار تعداد مبتلایان به این بیماری و آغاز مجدد فعالیت سینماها، هنوز فاصله چشمگیری با تعداد مخاطبان سینما در دوران پیش از کرونا وجود دارد. به‌عنوان‌مثال در سال ۲۰۱۹ یعنی درست پیش از همه‌گیری کووید-19 میزان فروش گیشه سینما در ایالات متحده آمریکا بالغ بر ۱۱ میلیارد دلار بوده ولی پس از پایان دوران قرنطینه و بازگشایی مجدد سینماها، در سال ۲۰۲۲ این رقم به کمتر از 7.5 میلیارد دلار رسیده، یعنی بیش از ۳۰ درصد کاهش. درحقیقت با شیوع کرونا دو عامل مهم در صنعت سینما دستخوش تغییرات جدی شد: اول تمایل مردم به خانه‌نشینی، افزایش ضریب نفوذ اینترنت و تغییر در عادت‌های مرتبط با تفریح و سرگرمی آنها و دوم، تغییر در کانال‌های توزیع استودیوها و تهیه‌کنندگان فیلم و رونق پلتفرم‌های پخش ویدیوی آنلاین مانند سرویس‌های اشتراکی VOD. هر دو تغییر به‌وجود‌آمده در این صنعت، که درنهایت به‌ضرر سینما و سینمادار تمام می‌شود، حاوی این پیام است که ادامه مسیر فعلی در سینماها به آینده‌ای احتمالا تاریک ختم می‌شود و لازم است تا نسبت به این هشدار، واکنشی مناسب و درخور نشان داد. اگر بخواهیم به این دو مساله نگاهی دقیق‌تر بیندازیم، متوجه خواهیم شد که اصلی‌ترین چالش سینماها درحال‌حاضر، تغییر در کانال‌های توزیع و نمایش فیلم و ظهور پدیده اکران برخط در VODها نیست؛ چراکه تهیه‌کنندگان و موسسات پخش سینمایی از درآمدهای حاصل از اکران آنلاین در ایام شیوع کرونا رضایت چندانی ندارند و از سوی دیگر احتمال انتشار غیرقانونی فیلم‌ها در فضای مجازی پس از شروع اکران آنلاین وجود دارد. لذا به‌طورکلی می‌توان گفت جذابیت اکران در سینماها برای سازندگان فیلم، قابل‌مقایسه با شیوه‌های جدید اکران نیست، نبوده و نخواهد بود. امروز اصلی‌ترین چالش و درعین‌حال، حیاتی‌ترین راهکار برای سینماها، جذب مخاطب بیشتر است. بقای سینما به مخاطب و استقبال آنها از محتواهای درحال اکران بستگی دارد و حال خوب گیشه سینما، آینده روشنی را برای این صنعت نوید می‌دهد. اما پرسش اساسی اینجاست که سینماها برای جذب مخاطب بیشتر به کدام سو حرکت خواهند کرد؟


«محتوا پادشاه است.»

این عبارت را بیل گیتس، مدیرعامل مایکروسافت برای اولین‌بار در مقاله‌ای با همین عنوان در سال ۱۹۹۶ به‌کار برد. آمدن مردم به سالن‌های سینما، بدون ارائه محتوای خوب ممکن نیست. محتوای خوب، هوادار آمریکایی را به قطر می‌کشاند تا تماشاگر فینال جام‌جهانی فوتبال باشد، محقق پاکستانی را راهی دانشگاه‌های برتر شمال اروپا می‌کند و جوان اروپایی را گوشه سالن کنسرتی در سئول می‌نشاند تا از اجرای زنده گروه BTS لذت ببرد. محتوا در جذب مخاطب حرف اول را می‌زند اما نباید آن را محدود به‌شکل و قالبی خاص دانست. همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، دنیای امروز، دنیای تغییرات سریع و پرشتاب است و محتوا هم از این قاعده مستثنی نیست. محتوا نیز به فراخور زمان و اقتضائات گوناگون دچار تغییر و تحول می‌شود. در روزگار عجیب همه‌گیری کووید-19، برخی سینماها در ایالات متحده سالن‌های خود را در اختیار گروه‌های چندنفره خانوادگی و دوستانه قرار می‌دادند تا در محیطی اختصاصی که سلامت آنها نیز در معرض خطر قرار نگیرد، به انتخاب خود، پای تماشای آثار موردعلاقه‌شان مانند فیلم‌های قدیمی و نوستالژی، پخش زنده مسابقات ورزشی یا جدیدترین تولیدات سینماگران بزرگ بنشینند. به‌عبارت دیگر، سینما به محلی برای دورهمی‌های دوستانه یا خانوادگی بدل شد که انتخاب محتوا نیز برعهده خود مخاطبان است.

از سوی دیگر مواجهه سینما با نسل جدید مشتریان که بعضا آن را «نسل Z» هم می‌نامند، نیازمند ارائه محتوایی متفاوت است. نسل Z یا نسل نت (اینترنت) به افرادی گفته می‌شود که تقریبا در حدفاصل سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۰ متولد شده‌اند. این نسل از همان کودکی وقتی چشمان خود را به روی دنیا گشودند، توانستند پیشرفت اینترنت، فضای مجازی و سایر ابزارهای هوشمند دنیا را ببینند و اصولا به همین خاطر به آنها نسل نت می‌گویند. مطابق پژوهش‌های صورت‌گرفته، امروز بیشترین رشد در میان مخاطبان سینمای ایران، به جوانان نسل Z تعلق دارد؛ نسلی که دیگر تمایل آنچنانی به دیدن فیلم‌های بلند سینمایی ندارد و در عوض طرفدار پروپاقرص کلیپ‌های اینستاگرامی و سریال‌هایی با اپیزودهای کوتاه مانند Friends یا انیمه‌های ژاپنی است.
شلی تیلور، مدیرعامل زنجیره سینمایی Alamo Drafthouse در ایالات متحده می‌گوید: «باز کردن قفل نمایش برخی محتواها برای سینماها فعلا غیرممکن است؛ اما ما درحال برنامه‌ریزی برای پخش زنده مبارزات UFC و سریال پرطرفدار Ted Lasso در سالن‌های خودمان هستیم.» از طرف دیگر شرکت AMC که بزرگ‌ترین زنجیره سینمایی جهان با بیش از ۱۱ هزار پرده نمایش در آمریکا، اروپا و غرب آسیاست چندی پیش اعلام کرد به‌زودی پخش زنده بعضی از رقابت‌های لیگ ملی فوتبال آمریکا (NFL) را در سالن‌های خود آغاز می‌کند. سینمای دیگری هم در حرکتی خلاقانه، درپی فراهم آوردن زیرساخت برگزاری مسابقات بازی‌های ویدئویی با حضور گیمرهای جوان و نوجوان است. بنابر گزارش وال‌استریت‌ژورنال در اکتبر ۲۰۲۱، پیش‌بینی می‌شود که در آینده‌ای نزدیک، سهم محتواهای جایگزین فیلم در سینماها، به بیشتر از ۲۰ درصد برسد. 
تمامی گزاره‌های بالا حاکی از این نکته است که سینمای جهان روند جدیدی را برای ارائه محتوا به مخاطب خود در پیش گرفته است. خواسته مخاطب آینده سینما دیگر به «تماشای فیلم» محدود نمی‌شود و این خواسته به‌زودی جایش را به نیازی اصیل با عنوان «روایت» و «تجربه» خواهد داد. ارائه روایتی که پس از روبه‌رو شدن با آن، حسی ناب و تجربه‌ای خوشایند و فراموش‌نشدنی را در مخاطب ایجاد کند، همان محتوایی است که در عصر جدید سینمای جهان پادشاهی خواهد کرد. در عصر جدید، سینما محلی برای اجتماعات فرهنگی و تجربه لحظاتی متفاوت خواهد بود که فیلم دیدن، تنها یکی از گزینه‌های موجود در آن است؛ هرچند مانند گذشته سینما بهترین مکان برای اکران فیلم‌ها باقی خواهد ماند. این اقدام نه‌تنها گیشه سینماها را نسبت به بسیاری از رخدادهای ناگهانی بیمه می‌کند و محدودیت سقف قیمت بلیت و وابستگی به چرخه تولید آثار را از میان می‌برد، بلکه یک مزیت رقابتی پایدار در مقایسه با جدی‌ترین محصول جایگزین آن، یعنی تلویزیون و VODها نیز به وجود می‌آورد.

شاید نزدیک‌ترین تصویر موجود به سینمای فردا را بتوان در مجتمع‌های فرهنگی چندمنظوره (CulturePlex) -که سال‌های اخیر در شرق آسیا رشد قابل‌توجهی داشته‌اند- جست‌وجو کرد؛ تصویری که قطعا با آینده فاصله بسیار زیادی دارد اما می‌شود آن را به‌عنوان یک نمونه خاص، مورد مطالعه و بررسی بیشتر قرار داد و از آن برای توسعه و پیشرفت سینمای ایران الهام گرفت. 
با وجود اینکه شنیدن نام سینما، احتمالا تماشای فیلمی در یک پرده نمایش بزرگ در سالنی تاریک را به ذهن شما متبادر می‌کند، درحالی‌که یک ظرف پاپ‌کورن را به‌دست گرفته‌اید اما باید پذیرفت که محتوای سینما دیگر نباید منحصرا به فیلم‌های سینمایی اختصاص داشته باشد. دوره‌ای که امروز در پایان راه آن قرار گرفته‌ایم، دوره انفعال سینما در ارائه محتوا به مخاطب بود؛ سینماها صرفا از میان چندین فیلم متقاضی اکران، تعدادی را انتخاب کرده و به نمایش می‌گذاشتند، درحالی‌که این سبک منفعلانه، دیگر ارزش پیشنهادی جدید و جذابی به مخاطبان ارائه نمی‌دهد و افول آن در آینده نزدیک قطعی به‌نظر می‌رسد.

در آینده این سینماها هستند که با مشارکت و نقش‌آفرینی فعالانه خود، برنامه‌های ویژه و محتواهایی سرگرم‌کننده و جذاب را به مخاطب پیشنهاد می‌دهند و حتی در برخی موقعیت‌ها، براساس خلاقیت خود، امکان ساخت و توانایی اجرای رویدادهای تعاملی با مخاطبان را نیز خواهند داشت. البته فراموش نکنیم که طراحی مولفه‌های متناسب با جامعه و فرهنگ اسلامی-ایرانی برای سینمای فردای ما، به فکر و ایده‌های خلاقانه مدیران، هنرمندان و دغدغه‌مندان این حوزه نیاز دارد و واضح است که پیاده‌سازی الگوها و تجربه‌های بین‌المللی، همیشه در کشور ما با موفقیت همراه نیست. شاید به‌کارگیری واژه سینما در آینده، صرفا یک اشتراک لفظی با سینمایی باشد که امروز مقابل چشمان خود می‌بینیم و ممکن است خیلی‌ها به‌طورکلی سینمای فردا را به‌دلیل تفاوت کارکردی و مختصات جدید آن، سینما ندانند؛ اما هرچه که هست، ادامه حیات این مکان فرهنگی-اجتماعی، شدیدا وابسته به تغییر در کارکردها و بازنگری در مفهوم و اهداف اصلی آن است. آینده سینما، فرای سینماست. 

در پایان تحلیل کوتاهی از سناریوهای مختلف و تاثیر آن ها بر سینما و محتوای ویدئویی ارائه شده است :

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی